مهدی رستمی

عکس هادر ادامه مطلب مهدی رستمی...ادامه مطلب

عکس هادر ادامه مطلب مهدی رستمی...ادامه مطلب

1-آن چیست که پا ندارد؛اما همه او را از راه رفتنش می شنساند؟ 2-آن چیست که یکی است اما با همه است؟ 3-آن چیست که از میان آب می گذرد؛ولی خیس نمیشود؟ 4-آن چیست که مرموز است/رفیق چراغ گرد سوز است/در زمستان آتش افروز است/گرمی اش جهان سوز است/غذایش نفت در شب و روز است؟ 5-آن چیست که وقتی به کسی میدهیم،باید خ مهدی رستمی...ادامه مطلب

برای دیدن اندازه ی اصلی تصویر روی آن کلیک کنید مهدی رستمی...ادامه مطلب

سلام من مهدی رستمی هستم به سایت من خوش آمدید لطفا برای بهتر شدن مطالب مارابانظر هایتان یاری بفرمایید.مرسی

مهدی رستمی...

من هیئت هم میروم بنام هیئت های{ساقی کوثر،بچه های فاطمیه}که بیشتر در این هیئت ها هستم ولی در هیئت های دیگر هم میورم کار من در هیئت تنظیم کردن دستگاه است که ازمربی ام{علی یاری}یاد گرفتم و از او سپاس گذارم.

مهدی رستمی...

{برای دیدن اندازه اصلی تصویر برروی آن کلیک کنید} گالری تصاویر مهدی رستمی مهدی رستمی...ادامه مطلب

دربدن ما سلول های ویژه ای وجود دارند که بافت های ارتباطی(بافت هایی که قسمت های مختلف بدن را به هم متصل می سازد.)راتولید می کنند.تمام سلولهای این بافت ها قادر به انقباض و انبساط هستند.دربرخی از نقاط بدن،این سلول ها تا حد معینی منقبض شده ومبدل به سلول های ماهیچه ای میشوند.در نقاطی از بدن که سلول های عضلانی بطور پیوسته و مکرر مورد استفاده قرار می گیرند،آنهاتکثیر یاته و به هم می پیوندند تا یک عضله نرم،مرکب از رشته هایبسیار را بوجود آورند.عضلات نرم در بسیاری از قسمت های بدن یافت می شوند وبه کار دستگاههای بدن کمک می کنند.رشته های غضلات قوی هستند ولی کند کار میکنند بنابر این بدن برای انجام حرکات سریع تر،رشته های عضلات نرم رابه شکلی کاملتر به نام عضلات مختلط تبدیل ساخته است که باعث حرکت اعضای بدن می شوند. مهدی رستمی...ادامه مطلب

داستان کوتاه انعام پیشخدمت پسر بچه ای وارد یک بستنی فروشی شد و پشت میزی نشست ، پیشخدمت یک لیوان آب برایش آورد. پسر بچه پرسید : یک بستنی میوه ای چند است ؟ پیشخدمت پاسخ داد : ۵۰ سنت. پسربچه دستش را در جیبش فرو برد و شروع به شمردن کرد و بعد پرسید : یک بستنی ساده چند است ؟ در همین حال تعدادی از مشتریان در انتظار میز خالی بودند. پیشخدمت با عصبانیت پاسخ داد : ۳۵ سنت. پسر دوباره سکه هایش را شمرد و گفت : لطفا یک بستنی ساده. پیشخدمت بستنی را آورد و به دنبال کار خود رفت. پسرک نیز پس از خوردن بستنی پول را به صندوق پرداخت و رفت ؛ وقتی پیشخدمت بازگشت از آنچه دید حیرت کرد. آنجا در کنار ظرف خالی بستنی ، دو سکه پنج سنتی و پنچ سکه یک سنتی گذاشته شده بود برای انعام پیشخدمت ... . داستان زیبای آرزوی غم انگیز آبجی کوچیکه گفت : زودی یه آرزو کن ، زودی یه آرزو کن !!! آبجی بزرگه چشماشو بست و آرزو کرد ... آبجی کوچیکه گفت : چپ یا راست ؟ چپ یا راست ؟ آبجی بزرگه گفت : م م م راست ... آبجی کوچیکه گفت : درسته ، درسته ، آرزوت برآورده میشه ، هورا ... بعد دستشو دراز کرد و از زیر چشم چپ آبجی مژه رو برداشت ! آبجی بزرگ مهدی رستمی...ادامه مطلب

خب این دفعه می خوام براتون آموزش گذاشتن عکس،فیلم،واهنگ رابهتون یاد بدم،برای همه وبلاگ ها وسایت ها همینجوره وتغییر اندکی فقط در منوی مدیریت دارد،در ابتدا باید اون فایل رو آپلود کنی که سایت های آپلود درر اینترنت زیاد هست،بعد از اپلود باید کد تصویر اصلی رارو که میده کپی کنی ودر قسمت نوشته جدید،در درج تصویر کلیک کرده واونجاpasteمیکنی،وبعدokرامیزنی.خب این فقط برای عکس بود. حالا برای ودیو وmp3 باید کد htmlرا کپی کنی وبعد در منوی ابزار نوشته جدید کلمه htmlراپیدا کنید واونجاpasteکنید وبعدOKرابزنید. امید وارم لذّت برده باشید. حتما نظر بدهید تا آموزش های دیگر هم بگذارم. مهدی رستمی...ادامه مطلب